زبان
«و میخواند انسان به بدی، همانند خواندنش به خوبی و بوده است انسان شتابکننده.» (سورهی اسراء، آیهی 11)
وظیفهی من، نگهداشتن آرامش است، قرار هم نیست که خدا اینکار را برای من انجام دهد و یا کس دیگری برایم آرامش به ارمغان بیاورد زیرا خداوند قدرتش را به من داده و من باید تصمیم بگیرم که آرامشم را حفظ کنم یا نه.
من ناراحت شدن را رد میکنم. یکی از راههایی که ما خودمان بیشتر و بیشتر ناراحت میشویم، حرف زدن است. به این صورت که هرچه بیشتر دربارهی مشکلمان حرف میزنیم، بیشتر ناراحت میشویم و هرچه بیشتر به موضوعی که باعث عصبانیتمان شده فکر میکنیم، بیشتر عصبانی میشویم زیرا در کلام ما، قدرت وجود دارد؛ قدرت سازندگی یا ویران کردن. اگر چیزی که خدا خواسته را بگوییم، اتفاقهای خوب میافتد. همینطور هم میتوانیم روز خود را با کلمات بد، ویران کنیم.
گاهی ممکن است حرفی بزنیم که شخص مقابل نسبت به آن کلمه، حساس باشد و بین ما، اختلاف بهوجود آید.
غیبت کردن، تهمت زدن، غُرغُر کردن، بدگویی کردن و... همگی انواعی از حرفزدن هستند که موجب از دست دادن آرامش ما میشوند.
اگر میخواهید در آیندهتان چیز متفاوتی را داشته باشید، پس بهتر است متفاوت هم بگویید و متفاوت فکر کنید زیرا آنچه در زندگیتان پیش میآید اعم از اتفاقات خوب یا بد روزانه، بستگی زیادی به کلماتی که از دهانتان خارج میشود، دارد. بسیار اهمیت دارد که چه میگویید. ما در هیچ قسمتی، بیشتر از زبانمان، در دردسر نمیافتیم.
زبان، یک اسلحه است و باید از آن خوب استفاده شود، نه بر علیه خودتان. شما میتوانید این اسلحه را به سمت خودتان بگیرید، همچنین میتوانید به سمت مردم بگیرید و یا میتوانید آن را به سمت شیطان بگیرید.
چیزی که میخواهید ادامه دهید و تصمیمتان را در موردش گرفتهاید را بلند بگویید:
«من چیز متفاوتی میخواهم پس چیز متفاوتی هم فکر خواهم کرد.»برگرفته از کتاب قصرآرامش