با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+کلماتي بفرست،،
که خلاصم کند از دلتنگي،،
که منــوّر بزند در روحم،،
مين خنـثا شده را،،
هيچ اميدي به عوض کردن اين منظره نيست،،
کلماتي بفرست
که به اندازه خمپاره تکانم بدهد،،
که به موج تو دچارم بکند،،
که شهيد تو شوم.
+يکي پرسيد راه حق را چگونه يافتي و از که اموختي؟
گفت: سگي را بر لب اب ديدم که تشنه بود و تا مي خواست اب بنوشد عکس خود را در اب مي ديد و گمان مي کرد سگ ديگريست و از ترس سر مي کشيد و نمي خورد .سرانجام تاب نياورد و خود را در اب انداخت و ان سگ ديگر نهان شد و من حساب کار خود کردم که حجاب من خود من هستم واز خود فاني شدم تا به جايي رسيدم.
+سليمان (ع) در کنار دريا نشسته بود نگاهش به مورچه اي افتاد که دانه گندمي را با خود به طرف دريا حمل ميکرد در همان لحظه قورباغه اي سرش را از آب دريا بيرون آورد و دهانش را گشود مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت پس از مدتي قورباغه برگشت و مورچه از دهانش خارج شد.
سليمان مورچه را طلبيد و سرگذشت او را پرسيد. مورچه گفت: در قعر دريا سنگي تو خالي است و کرمي در آن زندگي ميکند و نميتواند از آنجا خارج شود و من روزي او را حمل ميکنم.
خدا مرا و قورباغه را مامور به دادن رزقش کرده .
يا رزاق .. - آزاد شو
درود بر اون شرفت اردكيت.خيلي وقتا انقدر پست ميشيم كه بايد از حيوون انسانيت رو ياد بگيريم - دختر و پسراي ايروني
+چند سال قبل، مردي دختر 3 ساله اش را بخاطر خراب کردن تعدادي کاغذ طلايي به سختي تنبيه کرد. پول زيادي خرج شده بود و به همين خاطر وقتي ديد کودکش يک جعبه را تزئين مي کرد که روي درخت کريسمس بگذارد، عصباني شد.
با اين وجود، روز بعد دختر کوچولو يک هديه براي پدرش آورد و گفت: اين هديه براي توست پدر. در آن هنگام پدر از تنبيه شديدي که روز قبل انجام داده بود شرمسار شد، اما وقتي داخل جعبه را ديد که خالي است
دوباره عصبانيتش فوران کرد. سر دخترک داد کشيد و گفت: آيا نمي داني وقتي هديه اي به کسي مي دهي بايد چيزي داخلش بگذاري؟
دخترک همان طور که اشک مي ريخت جواب داد: اوه پدر، داخل اين جعبه خالي نيست. من داخل اين جعبه براي تو يک عالمه بوسه فوت کردم. همه اش را براي تو فرستادم.
پدر ناگهان از هم وا رفت. بازوانش را دور دختر کوچولو حلقه زد و از وي خواست که پدرش را ببخشد. - آزاد شو
اين پدر آن جعبه را براي سالهاي زيادي زير تختش نگه داشت و هروقت دلسرد و غمگين مي شد به اين جعبه نگاهي مي انداخت و عشق کودکي که در داخل اين جعبه گذاشته شده بود را به خاطر مي آورد.
در دنياي واقعي، هر کدام از ما جعبه هاي طلايي پر شده از عشق هاي بدون شرط و بوسه هائي به فرزندان، دوستان، خانواده و خدا داريم. چه چيز ديگري ميتواند با ارزش تر از اين باشد که آنها را صادقانه به صاحبانشان هديه دهيم! - آزاد شو