پيام
+
منم زيبا که زيبا بنده ام را دوست ميدارم
-- تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو ميگويد
-- ترا در بيکران دنياي تنهايان رهايت من نخواهم کرد
رها کن غير من را آشتي کن با خداي خود--
تو غير از من چه ميجويي؟
-- تو با هر کس به غير از من چه ميگويي؟
-- تو راه بندگي طي کن عزيزا من خدايي خوب ميدانم

دخترشهيد
90/3/5
*هور*
وااااااااي چه تصوير قشنگي...البته شعر قشنگي هم داره
آزاد شو
-- تو دعوت کن مرا با خود به اشکي .يا خدايي ميهمانم کن
-- که من چشمان اشک الوده ات را دوست ميدارم
-- طلب کن خالق خود را.بجو مارا تو خواهي يافت
-- که عاشق ميشوي بر ما و عاشق ميشوم بر تو که
-- وصل عاشق و معشوق هم،اهسته ميگويم، خدايي عالمي دارد
-- تويي زيباتر از خورشيد زيبايم.تويي والاترين مهمان دنيايم
آزاد شو
-- که دنيا بي تو چيزي چون تورا کم داشت
-- وقتي تو را من افريدم بر خودم احسنت ميگفتم
-- مگر ايا کسي هم با خدايش قهر ميگردد؟
-- هزاران توبه ات را گرچه بشکستي.ببينم من تورا از درگهم راندم؟
-- که ميترساندت از من؟رها کن ان خداي دور
-- آن نامهربان معبود.آن مخلوق خود را
اين منم پروردگار مهربانت.خالقت.اينک صدايم کن مرا.با قطره اشکي
آزاد شو
-- به پيش اور دو دست خالي خودرا. با زبان بسته ات کاري ندارم
-- ليک غوغاي دل بشکسته ات را من شنيدم
-- غريب اين زمين خاکي ام.آيا عزيزم حاجتي داري؟
-- بگو جز من کس ديگر نميفهمد.به نجوايي صدايم کن.بدان اغوش من باز است
-- قسم بر عاشقان پاک با ايمان
-- قسم بر اسبهاي خسته در ميدان
آزاد شو
-- تو را در بهترين اوقات اوردم
-- قسم بر عصر روشن ، تکيه کن بر من
-- قسم بر روز، هنگامي که عالم را بگيرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهايت من نخواهم کرد
-- براي درک اغوشم,شروع کن,يک قدم با تو
-- تمام گامهاي مانده اش با من
-- تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو ميگويد
-- ترا در بيکران دنياي تنهايان.رهايت من نخواهم کرد