سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آزاد شو


این شعر تقدیم به همه کسانی که مثل من مادری ندارند که روزش را تبریک بگن


شبها که گریه میکنم
یک شب پره
آرام گریه میکند
 مادرمگر به شب پره
درباره ی من گفته ای
گفتی که دور از من شدی
در آسمانها خفته ای
مادرمگر یک شب پره
احساس دارد یا که عشق
همچون تمام مادران
جا دارد او هم در بهشت
مادرچرا این شب پره
من را نگاه میکند
اینگونه در کنج دلش
میگرید و آه میکند
آمد به روی گونه ام
آن شب پره زیبا نشست
با بالهای خوشگلش
چشم مرا آرام بست
خوابیدم و آن شب پره
تا صبحدم یکدم نخفت
در گوش من آرام و ناز
شعر و حدیث و قصه گفت
صدای پر زمهر او
لالایی قشنگش
برایم اشنا بود
چشمانم راگشودم
مادر رادیدم که رفت
آن شب پره تو بودی
پرپر زدی ورفتی
رفتی وبر نگشتی


ارسال شده در توسط امین امینی